مدل‌های حافظه، ارزیابی و مداخله

  1. فرآیندهای حافظه:

الف. اندوزش (storage): فرآیند قراردادن اطلاعات جدید در حافظه است.

ب. رمزگردانی (encoding): یادگیرندگان با استفاده از فرایند رمزگردانی می توانند اطلاعات را راحتتر ذخیره کنند. برای مثال یک فرد می تواند رمز یک قفل را به دلیل اینکه تاریخ تولد اوست، به راحتی به یاد بسپارد.

ج. بازیابی (retrieval): فرآیندی که به وسیله آن افراد اطلاعاتی را که قبلا ذخیره کردند را برای استفاده مجدد پیدا می کنند.

 

  1. مدل دومخزنی حافظه:

این مدل در سال 1971 توسط اتکینسون و شیفرین مطرح شد و از سه جز تشکیل شده است:

الف. حافظه حسی: اطلاعات وارده رادر مدت کوتاهی در خود نگه می­دارد و پردازش بسیار ابتدایی را روی آن انجام می­دهند. گفته می­شود که ظرفیت آن بسیار زیاد و مدت اندوزش آن بسیار محدود است (طی یک آزمایش مدت ذخیره سازی حدود 2 ثانیه مطرح شده است). در ثبت حسی، اطلاعات به همان شکلی که احساس شده اند، اندوزش می شوند. یعنی درونداد های دیداری به شکل دیداری، دروندادهای شنیداری به شکل شنیداری و… ذخیره می­شوند.

دو عامل تداخل و زوال، ناپدید شدن سریع اطلاعات را از ثبت حسی توجیه می­کنند.

ب. حافظه فعال: اگر بخواهیم اطلاعات را از حافظه حسی به حافظه فعال انتقال دهیم، نیازمند توجه هستیم. در واقع توجه و تمرکز، پایه و اساس یک حافظه کارآمد می­باشد. اطلاعاتی که مورد توجه قرار می گیرند، وارد حافظه فعال می­شوند و اطلاعاتی که مورد توجه قرار نمی گیرند از ثبت حسی حذف می شوند. در گذشته، به جای استفاده از حافظه فعال، از حافظه کوتاه مدت استفاده می کردند. اما اکنون محققان معتقدند که در این حافظه پردازش های شناختی صورت می گیرد بنابراین از اصطلاح حافظه فعال استفاده می کنند.

گنجایش حافظه فعال محدود و از نظر تعداد آیتم در یک فرد بزرگسال نرمال، 7+-2 آیتم می­باشد. از نظر مدت زمان قرار گیری اطلاعات در این حافظه، به نظر می­رسد که مدت آن کمتر از 30 ثانیه باشد. گاترکول (1999) گزارش می­دهد که تعداد آیتم ها در کودکان 4 ساله 2-3 آیتم، 12 ساله ها حدود 6 آیتم و در 15 سالگی تعداد آیتم ها در سطح بزرگسالان است.

حافظه فعال جهت اندوزش اطلاعات شنیداری و بینایی، دو مکانیسم دارد:

  • حلقه آوایی (phonological loop) مسئول نگهداری اطلاعات شنیداری از طریق تکرار می باشد.
  • یادداشت دیداری فضایی (visuospatial sketchpad) نگهداری کوتاه مدت موارد دیداری را شامل می­شود.

ج. حافظه بلندمدت: پیچیده ترین جزء سیستم حافظه انسان می­باشد. محتویات حافظه بلندمدت به دو صورت می­باشد: دانش بیانی و دانش روش کار:

– دانش بیانی (declarative knowledge)  به ماهیت اینکه چگونه چیزهای مختلف هستند، بودند یا خواهند بود مربوط می­شود.

– دانش روش کار (procedural knowledge)  دانش مربوط به چگونگی انجام دادن کارها می­باشد.

اندوزش در حافظه بلند مدت، با حافظه فعال تفاوت دارد. در حافظه بلند مدت، صرفا نکات اصلی و عمده یک مطلب ذخیره می شوند و جزییات باقی نمی ماند. برخی از محققین معتقدند که اطلاعات برای همیشه در حافظه بلند مدت باقی می مانند و پدیده فراموشی صرفا یک مشکل در بازیابی است. اما برخی دیگر عنوان دارند که اطلاعات می توانند از طریق فرایند فراموشی از حافظه بلند مدت محو شوند.

  1. ارزیابی حافظه:

تکالیف متنوعی برای ارزیابی ارزیابی حافظه فعال (کوتاه مدت) مطرح شده است:

  • فراخنای اعداد: سنتی ترین روش اندازه گیری حلقه آوایی است. کودک اعدادی را می­شنود و سپس آنها را تکرار می­کند.در بسیاری از آزمون های هوش مانند آزمون وکسلر، از این شیوه استفاده شده است.
  • فراخنای کلمات: به جای استفاده از اعداد، یک سری کلمات ارایه می­شود.
  • تکالیف تکرار ناکلمه: جهت ارزیابی حافظه واجی
  • تکرار جمله: یک سری جملات با طول کم به کودکان ارائه می شود تا تکرار کنند. به تدریج طول جملات افزایش می­یابد. البته در این تکلیف علاوه بر حافظه، پردازش های زبانی و دانش گرامری نیز دخیل هستند.
  • فراخنای اعداد وارونه: کودک باید اعدادی را که می­شنود به صورت وارونه بیان کند. این تکلیف جهت ارزیابی پیچیده تر سیستم مجری مرکزی در حافظه فعال مناسب می­باشد.
  • برخی آزمون های رسمی نیز جهت ارزیابی سیستم بینایی- فضایی حافظه فعال طراحی شده است. مانند آزمون سیستم پروفایل شناختی سینگلتون و توماس.
  1. استراتژی هایی جهت بهبود عملکرد حافظه:

الف. حافظه کوتاه مدت:

اگرچه ممکن نیست گنجایش کلی حافظه کوتاه مدت افزایش یابد (یعنی از 7+-2 آیتم بیشتر شود) اما استفاده از استراتژی هایی می تواند عملکرد آن را بهبود بخشد. این استراتژی ها عبارتند از:

  • سازماندهی: به چند روش می توان اطلاعات را در حافظه فعال سازماندهی کرد.یکی از این روش ها تقطیع اطلاعات است. یعنی اطلاعات به گونه ای کنار هم قرار گیرند که به جای افزایش تعداد ایتم ها، افزایش حجم آیتم را داشته باشیم. یک مثال استفاده از این استراتژی، در حفظ کردن یک شماره تلفن است که ما به جای حفظ کردن اعداد به صورت تکی، آنها را در دسته های دو و سه تایی حفظ می کنیم و به این ترتیب از تعداد آیتم های حافظه کاسته شده و بر حجم آن افزوده می شود. یک روش دیگر سازماندهی، معنا دادن به اطلاعات می باشد. یعنی در صورتی که برای هر آیتم یک جزء معنی دار در نظر بگیریم می توان آن را راحتتر در حافظه کوتاه مدت و حتی بلندمدت ذخیره کرد. مثالی از این روش می تواند این باشد که ممکن است رمزهای کارت بانکی خود را تاریخ تولدتان بگذارید تا آن را فراموش نکنید.
  • مرور نگهداری (تکرار): تکرار یک استراتژی ساده جهت بهبود عملکرد حافظه کوتاه مدت می باشد. البته در تکرار، اثر طول کلمات نیز مطرح است. در این استراتژی، بخش حلقه واجی از حافظه فعال درگیر می شود و بسیاری از تکالیفی که به عنوان تمریناتی برای حافظه کوتاه مدت مطرح هستند (فراخنای کلمات و…)، بر این اساس طراحی شده اند.

ب. حافظه بلند مدت:

1) یادگیری معنی دار: یادگیری طوطی وار (صرفا حفظ کردن مطالب)، نمی تواند تاثیر مثبت زیادی بر حافظه بلندمدت داشته باشد. اما زمانی که بتوانیم به اطلاعات معنی بدهیم، هم اندوزش و هم بازیابی آن اطلاعات را تسهیل کرده ایم. یک مثال از یادگیری معنی دار حفظ کردن لغات زبان خارجی با استفاده از مترادف ها و متضاد های آن است. وقتی بتوانید لغت را به مترادف ها یا متضادهایی که برای شما آشنا هستند ربط دهید، عملا به آن معنی دادید. در واقع در این استراتژی، ما اطلاعات جدید را به اطلاعات قدیمی پیوند می زنیم. به همین جهت به آن سازماندهی بیرونی می گویند.

2) سازماندهی درونی: در این استراتژی، قطعات مختلف اطلاعات که قرار است در حافظه ذخیره شوند، با هم مرتبط می شوند و بدین ترتیب اندوزش تسهیل می شود. برای مثال، هنگام حفظ کردن یک مبحث، اگر بتوانیم طبقه بندی و نظمی برای آن قائل شویم، عموما راحتتر و در مدت طولانی تری می توانیم آن را ذخیره کنیم.

3) تصویرپردازی دیداری: یعنی استفاده از تصاویر ذهنی که نشان می دهند شکل ها در واقع چگونه به نظر می رسند. به همین جهت است که اگر اطلاعات به جای اینکه فقط به صورت کلامی ارائه شوند، به هردو شکل بینایی و کلامی ارائه شوند، شانس ذخیره سازی را در حافظه بلندمدت افزایش می دهند.

4) بیان کلامی: صحبت کردن یا نوشتن در مورد یک موضوع اغلب به اندوزش در حافظه بلندمدت کمک می­کند. توضیح دادن به خود و یا توضیح دادن به دیگران (مثل درس دادن یک مطلب) اغلب به فرد کمک می کند که اطلاعات را به صورت قوی تری در حافظه بلند مدت ذخیره کند.

منابع:

  • یادگیری انسان، نظریه‌ها و کاربردها، تالیف جین آلیس اورمراد، ترجمه یحیی سید محمدی
  • نارساخوانی، گفتار و زبان، تالیف مارگارت اسنولینگ و جوی استک هوس، ترجمه سمیرا توکل

گردآورنده: محمدحسین حمداللهی، دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه علوم پزشکی ایران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

فهرست